09170000
یادداشت‌های روزانۀ من

خیلی تنبل شدم خیلی.

اما دیگه قراره تنبل نباشم. شاید چون فکر می‌کنم دیگه کم کم وقتم برای زندگی کردن داره تموم می‌شه.

به خودم می‌گم نکنه بمیرم و هنوز هیج کدوم از کتاب‌هام رو چاپ نکرده باشم نکنه بمیرم و هنوز کلی حرف واسه گفتن داشته باشم و نزده باشم.

پس می‌نویسم هر روز قبل از این‌که راست راستی بمیرم.

 

یادداشت و روزنوشت دوم

امروز 15 خرداد 1404 هست.

چند وقتی هست که با خودم قرار گذاشتم و دارم به صورت روتین می‌نویسم. اما نه این‌جا روی کاغذ.

امروز با خودم مبارزه کردم و گفتم دختر تو هر جوریه باید یادداشت‌های روزانه‌ات رو این‌جا بنویسی. باید این‌جا حرف بزنی.

این‌که اولین چراغ را روشن کردم و شروع کردم به نوشتن.

قراره از این به بعد زیاد به این‌جا سر بزنم و مطالب آموزشی بیشتری بذارم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو
دسته‌بندی‌ها
مقالات مرتبط