موقعیت در داستان چه معنایی دارد؟
بیشتر داستانها با موقعیت شروع میشوند. چرا؟
چون داستانها معمولا بر اساس یک موقعیت ویژه شکل میگیرند. موقعیت چیست؟
لابد کنجکاو شدهاید تا به اهمیت آن پی ببرید.
هر چیزی که روال عادی زندگی را بههم بزند، موقعیت نام دارد.
اگر یادتان باشد، گفتیم بهتر است داستان از اصل ماجرا شروع شود. منظور از اصل ماجرا، تقریبا در بیشتر موارد، همان موقعیت است.
موقعیت گونههای فراوانی دارد. تنها چهار نوع آن با موضوع شروع داستان ارتباط بیشتری دارد. خیالانگیز؛ قابل پیشبینی؛ غیرقابل پیشبینی و جذاب.
ممکن است یک موقعیت، هم خیالانگیز باشد و هم قابل پیشبینی.
موقعیت دیگر میتواند هم غیرقابل پیشبینی باشد و هم جذاب.
ترکیبهای دیگری نیز از این دست، ممکن است.
موقعیت: ترکیدن یک توپ که او را با دوره تازهای از زندگیاش روبهرو کرده است.
خیالانگیزی: دل مشغولیهای توپ ترکیده، که احساس میکند دیگر به درد نمیخورد.
موقعیت: اشیای درون یک عتیقهفروشی، که پس از رفتن عتیقهفروش، جان میگیرند و….
خیالانگیزی: جان گرفتن عتیقهها دور از چشم آدمها.