09170000
چرا باید پیش‌نویس خود را تغییر دهیم؟

چرا باید پیش‌نویس خود را تغییر دهیم؟

به گفتۀ اچ. جی. ویلز « هیچ شوقی در دنیا بالاتر از این نیست که پیش‌نویس کس دیگری را تغییر بدهی». هر کسی نمی‌داند چه‌طور بنویسد، شما آن را کشف می‌کنید، اما هر کسی می‌داند که چگونه بازنویسی کند. پسر عموی من ریچارد، در بیست سال گذشته به عنوان یک داروساز مشغول کار بوده است. سرگرمی او جمع‌آوری دستگیره‌های عجیب و غریب است. هفتۀ گذشته طی تماسی تلفنی به من گفت: « شنیدم دارید روی یک کتاب کار می‌کنید. چرا چند تا از فصل‌های آن را برای من نمی‌فرستی تا نشانت دهم چگونه آن‌ها را تصحیح کنی؟»

نقد کردن کار سخت و دشواری نیست، این عکس‌العمل شما نسبت به این قضیه است که مهم است.

یک روز، در حالی‌که به خانه بازمی‌گشتم، خانم دیوانه‌ای ناگهان با من برخورد کرد، فریاد زد: « چه کار می‌کنی؟ تقصیر با تو بود.» سپس خشمش فروکش کرد و من حدود سی ثانیه مکث کردم، فکر کردم « شاید حق با او باشد، شاید تقصیر من بوده». این همان آسیب‌پذیری شما نسبت به انتقاد است. حتا وقتی از سوی یک آدم دیوانه باشد.

هنگامی‌که قضیۀ انتقاد به سراغ نوشتۀ شما می‌آید، سعی نکنید آن را خیلی بزرگش کنید:

از این بابت رنجیده خاطر نشوید.

این خود شما نیستید که مورد انتقاد قرار می‌گیرید، آنچه نوشته‌اید مورد انتقاد قرار می‌گیرد. آنان نمی‌گویند که « روی شما باید کار شود»، می‌گویند « روی کار شما باید کار بیش‌تری شود».

به این قضیه مثل تفاوت بین این دو جمله فکر کنید، شما را دوست ندارم و پیراهن شما را دوست ندارم. یکی را می‌توانید تغییر دهید، اما دیگری قابل تغییر نیست.

ایده‌ها متفاوت است. بعضی اوقات بسیار تند و خشن است. چه از شما تعریف و تمجید شود و چه کاملا مورد سرزنش واقع شوید، یاد بگیرید که نسبت به هر دو حالت بی‌اعتنا باشید. تحسین جلوی رشد و شکوفایی شما را می‌گیرد و تحقیر به‌کل شما را متوقف می‌سازد.

هر کسی یک نظری می‌دهد اما این شما هستید که آن را به حساب می‌آورید یا نمی‌آورید.

چند سال پیش، به یکی از فروشگاه‌های لوازم‌التحریر محله مهری سفارش دادم. اکنون، قبل از این‌که نوشته‌ام به جایی برسد، در صفحۀ اول آن مهر می‌کنم که:

این فقط یک پیش‌نویس است!

همۀ نظرات، انتقادات و پیشنهادات مورد قدردانی قرار خواهند گرفت، مگر این‌که با شما موافق نباشم، البته در صورتی که رای شما به حساب نیاید.

معیار شما برای پذیرفتن یا نپذیرفتن یک رای چیست؟ همۀ آرا را با هم در یک الک می‌ریزید و آن‌هایی را که به نظر شما درست می‌آید انتخاب می‌کنید. اگر کار خود را به چهار یا پنج نفر داده‌اید و همۀ آن‌ها نظرشان یکی است، خیلی خوش‌شانسی است که همه با هم یک نظر دارند. نمی‌گویم الزاما با اکثریت باشید، اما اگر آرا همگی با هم اتفاق داشته باشند، حداقل حرفی برای گفتن در آن وجود دارد.

به یاد داشته باشید هر کسی یک نظری می‌دهد، اما این شما هستید که آن‌ها را به حساب می‌آورید.

معمولا اگر یکی از شعرهایم را به شوهرم نشان دهم، کاری که تلاش زیادی روی آن نکرده‌ام، او می‌گوید» « فکر نکنم خیلی کامل باشد.» با این کارش از جواب دادن به من طفره می‌رود. به همین خاطر زیاد از او نظر نمی‌خواهم. اصلا خویشاوندان من زیاد از شعر خوششان نمی‌آید.

آنی سکسنون

هر روزه نقد و بررسی‌های زیادی روی کارهایم می‌بینم. اغلب آن‌ها را اصلا نمی‌خوانم، اما از انتقادهای خیلی تند خبر دارم، نسبت به آن‌ها خیلی خونسردم چون برای منتقدان نیست که می‌نویسم، برای خودم می‌نویسم و برای کسانی که دنبال کارهای من هستند.

هری کونایک، جی‌آر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو
دسته‌بندی‌ها
مقالات مرتبط